آي ايشيغي
"ميلاد سابوتاي اورمولو" نون يازيلار و گؤرونتولري
ميلاد سابوتاي اورمولو

مبداء سنجش زمان و تقسيم‌بندي آن به طور دقيق مشخص نيست ولي بنا به عقيده ي دانشمندان و پژوهشگران از زماني كه تمدن شروع گشته ، تقويم نيز آغاز شده است. بر اساس آثار و مداركي كه تا به امروز به دست آمده "پروتو-تورك"ها پيشگامان امر سنجش و تقسيم بندي زمان بوده اند. سومرها (اجداد توركان) اولين كساني بودند كه به اهميت زمان واقف گشته و براي آن تقسيم بندي هاي خاصي در نظر گرفتند كه تا به امروز در سرتاسر جهان بكار برده مي شود.
با استنباط به تبلت ها (لوحه ها) ، مجسمه ها و ديگر اشياي بدست آمده از تمدن سومر مي توان دريافت كه آنان در علم نجوم بي نظير بوده و بر اساس وضعيت هاي نجومي و با كمترين خطاي ممكن زمان را به واحد هاي مختلفي تقسيم‌بندي كرده و به سنجش آن پرداخته اند.
البته شايد بتوان ابراز داشت تمدن درخشان "ارتته" (آراتتا) كه آنان نيز از اجداد تركان امروزي به شمار مي روند و در همسايگي تمدن سومر بوده اند (واقع در آذربايجان و ما بين درياچه اورميه و درياچه وان) و به لحاظ نژادي با آنان قرابت داشتند نيز در پيشگامي امر سنجش و تقسيم بندي زمان شريك سومرها بوده اند.
چنانچه در نوشته هاي پروفسور زهتابي ، پروفسور لئو اوپنهايم ، كريمر ، كامر و بسياري ديگر از مورخان و پژوهشگران و با توجه به افسانه هاي سومري از جمله افسانه ي «انمركر شاهِ دولت-شهر اوروك و فرمانرواي ارتته» و افسانه هاي «لوكال باندا» و «كوه هوروم» ، فرمانروايان دولت-شهر سومري اوروك همواره به سرزمين ارتته با منابع سرشارش و نيز به استادكاران و صنعتگران ماهرش چشم دوخته بودند و جداي از اينكه تمدن سومر به لحاظ علم و دانش در زمان خود بي همتا بوده ولي در موارد بسياري خود را نيازمند دانش و تكنولوژي مردمان ارتته مي‌ديده اند.
از جمله خدماتي كه سومرها در ارتباط با زمان به بشر عرضه داشته اند مي توان به موارد زير اشاره كرد :

1. تقسيم شبانه روز به 24 ساعت
2. تقسيم هر ساعت به 60 دقيقه
3. تقسيم هر دقيقه به 60 ثانيه
4. تقسيم هر سال به 12 ماه
5. تقسيم هر ماه به 30 روز

نكته ي بسيار جالب درباره ي تقسيم بندي هاي سومرها اين است كه همگي آنها مضربي از عدد 6 هستند.
نام ماه هاي ايلامي (از ديگر اقوام ترك) و احتمالاً سومري چنين بوده است :

1. حادوكانناس / 2. تورمور / 3. ساكورشيس / 4. كارمابداس / 5. تورناب شيش / 6. قارباسيس / 7. باگياتيس / 8. مارقاس ناس / 9. حاسياتياس / 10. حاناماكاس / 11. ساميماس / 12. ميكانناس

تقويم سومرها از اعتدال بهاري يعني روز اول بهار و عيد يئني گون (ارگه‌نه‌قون / اوغوز) (نوروز) آغاز مي شده كه بعد ها همين عيد به فرهنگ ديگر ملل و اقوام نيز رسوخ يافته است. قبل از تورك‌ها اين عيد در فرهنگ هيچ قوم و ملتي وجود نداشته است. همچنين ايلاميان نيز اول هر سال يعني اين عيد و آغاز نيمه ي دوم سال را جشن مي‌گرفته اند.

تقويم هاي توركي :
تورك ها در بازه هاي زماني و موقعيت هاي مكاني مختلف تقويم هاي مختلفي به كار برده اند كه از ميان آنها مي توان به اسكي تورك چاغ‌ساياري (تقويم تركي باستان) ، تقويم ختايي ، 12 حئيوانلي چاغ‌سايار (تقويم 12 گانه حيوانات) اشاره كرد.

تقويم توركي باستان :
مبداء اين تقويم توركي به صورت دقيق مشخص نمي باشد. ولي نوشته‌هايي در اين باره وجود دارد كه نيازمند پژوهش بيشتر مي‌باشند.

تقويم ختايي :
در تركستان باستان و در سرزمين چين امروزي توركان ختايي تقويم خاصي به كار مي بردند كه هر سال آن 365 روز و 7 گاه و 40.16 فنگ مي باشد. سال ختايي از نيمه ي برج دلو (بهمن) يعني روز 46-ام زمستان شروع مي شود. در اين تقويم فصل بهار از روز 46-ام فصل زمستان تقويم هاي ديگر و فصل تابستان نيز از 46-ام فصل بهار ساير تقويم ها آغاز مي گردد. بقيه ي فصول نيز به همين منوال مي باشند.
همچنين در اين گاه شمار هر شبانه روز به 12 قسمت به نام «چاغ / چاغا» تقسيم مي شود كه به حساب امروزي برابر با 2 ساعت است و هر يك را به اسم حيواني خاص (همان حيوانات تقويم 12گانه) مي نامند. هر چاغ نيز به 8 قسمت 15 دقيقه اي به نام  «گاه / كهنا» تقسيم مي گردد. از طرفي نيز هر شبانه روز به 10000 قسمت تقسيم مي شود كه «فنگ / فنگا» خوانده مي شود و هر يك برابر با 8.64 ثانيه است.
گفتني است اين تقويم با ديدن ستارگان خاصي در ارتباط است.

12 حئيوانلي چاغ‌سايار (تقويم 12 گانه حيوانات) :
اين تقويم از مهمترين تقويم هاي توركان به شمار مي رود كه علاوه بر خود توركان در گستره ي وسيعي ميان ملل و اقوام مختلف از جمله تمام زرد پوستان بخصوص چينيان و مغولان ، آسياي مركزي و شرقي ، جنوب و جنوب شرقي هند و ... كاربرد داشته و دارد. اين تقويم در دوران سلجوقيان به صورت غير رسمي در منطقه ايران امروزي متداول بوده است (البته برخي تداول آن در منطقه ايران امروزي را قبل از سلجوقيان مي دانند.) ولي بعد از حمله ي مغول ها و پس از اينكه «خواجه نصيرالدين طوسي» آن را در مراغه بررسي نمود و در اثر خود به نام «زيج ايلخاني» به آن رسميت بخشيد به عنوان تقويم رسمي كشور مورد استفاده قرار گرفت. در خصوص وجه تسميه اين سالها "كاشغري" (ماحميد كاشغرلي) در "ديوان الغات الترك" داستاني را نقل مي كند كه خلاصه ي آن بدين شرح است :

"يكي از پادشاهان ترك پس از اشتباهي كه در ثبت تاريخ يكي از جنگ ها بوجود آمد بر آن شد براي ثبت تاريخ جنگ ها و ساير حوادث همانند ماه هاي 12 گانه ، دوره ي 12 گانه ي سالها را نيز تنظيم كند. پس از كش و قوس هاي فراوان و رد پيشنهاد بسياري از درباريان و عالمان مبني بر استفاده از صور فلكي ، در مراسم شكاري كه در دشت «ايلا» ترتيب داده شده بود حيوانات وحشي را در حوالي رود «ايلا» در تنگنا قرار داد. وقتي كه شروع به صيد و شكار كرد 12 گروه از آنها به ترتيبي كه در ادامه بدان اشاره خواهد شد از آب رود ايلا گذشتند. بدين صورت از آن پس اين 12 گونه حيوان در تنظيم دوره‌ي سال هاي تقويم مورد استفاده قرار گرفتند."

اين داستان جنبه ي اساطيري داشته  و اهميت اين حيوانات را در فرهنگ اساطير كهن تركان نشان مي دهد البته بعد ها با گسترش اين تقويم در سرزمين هاي ديگر اين حيوانات در فرهنگ ساير ملل و اقوام نيز اهميت يافت.
 2 كتبيه از كتيبه هاي "اورخون" يعني "گول تيگين" و "بيلگه قاغان" اولين متون توركي مي باشند كه به سالهاي حيوانات به عنوان تقويم تاريخ توركان اشاره كرده اند. علاوه بر آغاز فصل بهار يعني عيد يئني‌گون (نوروز) اين تقويم توركان مبدا ديگري نيز داشته كه از 15 بهمن آغاز مي شده است. بعد ها اين تقويم بر اساس هجري قمري و شمسي و ميلادي نيز تنظيم شد.
نكته ي قابل ذكر ديگر اين است كه "ابوريحان بيرني" و "رشيد الدين فضل الله" نيز در آثار خود به اين تقويم توركان اشاره كرده اند. همچنين جهانگرد مشهور اهل ونيز ، "ماركوپولو" در قرن 7 هجري پس از 20 سال زندگي در چين در سفرنامه ي خود مي نويسد: "در خان باليق (نام قديمي و توركي شهر پكن به معناي پايتخت) بيش از 5000 منجم و فالگير مسلمان ، مسيحي و ختايي وجود دارد و قابل ذكر است كه تورك ها بخصوص تاتارها دور 12 گانه‌ي سالها را تنظيم كرده اند كه در آن هر سال را به اسم حيواني مي خوانند و پس از اتمام يك دوره ، دوره ي ديگر به صورت گردشي ادامه پيدا مي‌كند."
قابل ذكر است در گذشته مردم بر اساس خلق و خو و رفتار و كردار هر حيوان در مورد آن سال تفأل و اعتقادات خاصي داشته اند.
در تقويم هاي توركي هر يك از 12 سال دور 12 گانه به نام حيواني خاص است. هر سال نيز به 12 ماه تقسيم مي شود كه دوباره به نام همان حيوانات خوانده مي شوند. هر روز نيز 12 چاغ است كه همانطور كه گفته شد باز به نام همان 12 حيوان نامگذاري شده اند. اين 12 حيوان به شرح زير است:

1.  سيچان (سيچقان) - موش / 2. اؤكوز (اود ، اينك) – گاو / 3. بارس (قافلان) - پلنگ / 4. دووشان (تاووشقان) - خرگوش / 5. ناققا (ناك ، لوي) - نهنگ / 6. ايلان - مار / 7. آت (يونت) - اسب / 8. قويون (قوي) - گوسفند / 9. پيچي (بيچي) - ميمون / 9. تويوق (توخاقوي) - مرغ / 11. ايت - سگ / 12. دونقوز (تونقوز) - خوك

نكته ي بسيار مهم درباره ي اين تقويم‌ها اين است كه در موارد بسياري جنبه هاي مشتركي با هم داشته يا در هم ادغام گشته اند.
در مورد نام ماه ها و روزهاي هفته بايد گفت كه در بازه هاي زماني و موقعيت هاي مكاني مختلف نام هاي مختلفي بكار برده شده است. در اينجا نام هايي كه مختص منطقه ي آذربايجان بوده و تداول بسياري داشته است ، آورده مي شود.

ماه ها :
1. قوچ - آغلار گولر (فروردين) / 2.  بوغا - گولن آي (ارديبهشت) / 3. ائكيزلر - قيزاران آي (خرداد) / 4. يئنگج - قورا پيشيرن (تير) / 5. آسلان - قويروق دوغان (مرداد) / 6. باشاق - زومار آيي (شهريور) / 7. اؤلچن - خزل آيي (مهر) /  8. چايان - قيروو آيي (آبان) / 9. اوخ آتان - آذر (آذر) / 10. اوغلاق - چيلله (دي) / 11. قووا - دوندوران آي (بهمن) / 12. باليقلار - بايرام آيي (اسفند)

روزهاي هفته :
1. يئل گونو - يئللي گون (شنبه) / 2. گون گونو - سود گونو (يكشنبه) / 3. آي گونو - دوز گونو (دوشنبه) / 4. يئر گونو - آرا گون (سه شنبه) / 6. گؤي گونو - اود گونو (چهارشنبه) / 6. سو گونو - سو گونو (پنجشنبه) / 7. ائل گونو - آيني گون (جمعه)

فصول :
1. ياز ، يازين ، آچار (بهار) / 2. ياي ، يايخان ، دولار (تابستان) / 3. گوز ، پاييز ، سولار (پاييز) / 4. قيش ، دونار (زمستان)

منابع:
ايران توركلرينين اسكي تاريخي (پروفسور محمدتقي زهتابي)  /  دونيا تقويم لري و تورك تقويمي (بهرام اسدي)  /  ديوان الغات الترك (محمود كاشغري)  /  سه سنگياد باستاني (دكتر محمدزاده صديق) / سالنامه فارسي توشقان ئيل (دكتر اسماعيل مصباح)  /  گاهشماري ايران (احمد بيرشك)  /  نشريه ياشايش شماره 188 ( مقاله نوشته شده توسط يئكنلي)  /  ماهنامه بايرام شماره 32 و 33  /  تحقيقات شخصي ديگر


     


پيام مدير كل يونسكو به مناسبت روز جهاني زبان مادري (21 فوريه)
ترجمه و تدوين : ميلاد سابوتاي اورمولو




سازمان آموزشي ، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) به همراه شركايش روز جهاني زبان مادري را از 14 سال پيش تاكنون گرامي داشته اند. ما براي نشان دادن اهميت تنوع زباني و چند زباني ؛ سازمان‌ها ، كنفرانس‌ها ، كنسرت‌ها و سمينارهايي در سراسر جهان تشكيل داده ايم.
پاسداري و ترويج از زبان‌هاي مادري كليد اصلي شهروندي جهاني و درك متقابل صحيح ميان آنهاست. فهم و سخن گفتن به بيش از يك زبان منجر به درك بيشتري از ثروت تعامل فرهنگي در دنياي ماست. به رسميت شناختن زبان هاي محلي مردم بيشتري را قادر ميسازد تا صدايشان را به همگان رسانده و نقش فعالي در سرنوشت اجتماعي‌شان داشته باشند. به همين دليل است كه يونسكو هرگونه تلاشي را جهت توسعه دادن همزيستي هماهنگ 7000 زبان مورد تكلم بشريت انجام ميدهد.
امسال ما تاكيد ويژه اي بر "زبان‌هاي محلي براي شهروندان جهاني : تمركز بر علم" داريم كه اين موضوع نشان ميدهد كه چگونه زبان‌ها دستيابي به علم و انتقال و افزايش آن را تامين (تضمين) مي‌نمايد. برخلاف نظر عموم ، زبان هاي محلي بطور كامل قادر به انتقال تازه‌ ترين علوم در رياضيات ، فيزيك ، تكنولوژي و ... هستند. همچنين شناختن ان زبان‌ها به معني باز كردن دري به روي قسمت بزرگي از موضوعات علمي – سنتي كه ناديده گرفته شده اند است كه منجر به غنا و توسعه ي زيربناي دانش كلي‌مان ميشود.
زبان‌هاي محلي در زمينه ي علوم ، اكثريت زبان هاي مورد تكلم در سراسر جهان را تشكيل ميدهند. همچنين اين زبان‌ها بيشتر در معرض خطر قرار دارند. حذف و ناديده گرفتن زبان‌هاي مادري به معناي محروم ساختن تمام سخن گويان آن زبان‌ها از ابتدايي‌ترين حق بشري‌شان در دانش و كسب علم است.
و اكنون نيز ، ايجاد رابطه حسنه بين مردم "دهكده جهاني" ، كوشيدن در راستاي توافق و درك متقابل و گفتگو را اساسي و بسيار با اهميت ميكند. در جهان امروز دست كم استفاده از سه زبان معمول است كه يكي از آنها زبان محلي ، ديگري جهت ارتباط گسترده‌تر و يك زبان بين‌المللي براي برقراري ارتباط در سطوح محلي و جهاني. اين تنوع زباني و فرهنگي بهترين فرصت براي خلاقيت و نوآوري و فراگير شدن در آينده براي ماست ، نبايد اين شانس را برباد دهيم.
روز جهاني زبان مادري افزون بر يك دهه است كه در پررنگ كردن نقش‌هايي كه توسط زبان‌ها در شكل دهي به ذهن ، كمك به افزايش شعور و درك و ايجاد شهروندي جهاني كه در آن همه ميتوانند در سرگذشت و چالش‌هاي جامعه سهيم باشند ، به ما كمك كرده است. من تمامي كشورهاي عضو يونسكو ، سازمان بين المللي فرانسه‌زبانان كه در بزرگداشت اين روز در سال 2014 مشاركت دارند ، فعالان اجتماعي و مدني ، فرهيختگان ، انجمن‌ها و شركت‌هاي فرهنگي و رسانه‌هاي گروهي براي كمك به محقق ساختن اين پيمان تنوع زباني در راستاي صلح و پيشرفت پايدار فرا ميخوانم.

ايرينا بوكووا (مديركل سازمان يونسكو)

متن اصلي :

UNESCO Director-General's Message

For 14 years now, UNESCO and its partners have celebrated International Mother Language Day. We have organized activities, conferences, concerts and seminars around the world to highlight the importance of linguistic diversity and multilingualism.

The protection and promotion of mother languages are keys to global citizenship and authentic mutual understanding. Understanding and speaking more than one language leads to a greater understanding of the wealth of cultural interactions in our world. Recognizing local languages enables more people to make their voices heard and take an active part in their collective fate. That is why UNESCO makes every effort to promote the harmonious coexistence of the 7,000 languages spoken by humanity.

This year, we place special emphasis on “Local languages for global citizenship: spotlight on science”, showing how languages ensure access to knowledge, its transmission and its plurality. Contrary to popular wisdom, local languages are perfectly capable of transmitting the most modern scientific knowledge in mathematics, physics, technology and so on. Recognizing these languages also means opening the door to a great deal of often overlooked traditional scientific knowledge to enrich our overall knowledge base.

Local languages constitute the majority of languages spoken across our world in the field of science. They are also the most endangered. Excluding languages means excluding those who speak them from their fundamental human right to scientific knowledge.

And yet, the rapprochement of peoples in the “global village” makes working towards intercultural understanding and dialogue ever more vital. In today’s world, the norm is to use at least three languages, including one local language, one language of wider communication and one international language to communicate at both the local and global levels. This linguistic and cultural diversity may be our best chance for the future: for creativity, innovation and inclusion. We must not squander it.

International Mother Language Day has contributed for more than a decade to highlighting the many roles played by languages in shaping minds, in the broadest sense, and building a global citizenship where we all have the means of contributing to the lives and challenges of societies. I call upon all the Member States of UNESCO, the International Organisation of La Francophonie – which is associated with the Day in 2014 – those active in civil society, educators, cultural associations and the media to make the most of this promise of linguistic diversity for peace and sustainable development.

Irina Bokova




بانوي اول جهان تورك "ربيعه قدير" !
ميلاد سابوتاي اورمولو



" 40 سال به دنبال رهبر بودم ، كسي پيدا نشد ، خودم رهبري را بر عهده گرفتم. " اينها بخشي از سخنان مادر اويغور در گفتگو با روزنامه حريت تركيه است.
"ربيعه قدير" در 21 ژانويه 1947 در شهر آلتاي جمهوري خودمختار اويغورستان (ايالت سين كيانگ چين) در خانواده اي فقير چشم به جهان گشود. تحصيلات خود را تا مقطع دبيرستان درهمين شهر گذراند. پس از ازدواج با همسر خود  در 18 سالگي ، به شهر آغ‌سو مهاجرت نمودند. در 27 سالگي از همسرش كه مدير بانك بود جدا شد تا به سبب فعاليتهايش آسيبي متوجه وي نگردد. همزمان با انقلاب مدني در چين به تجارت لباس مشغول بود. پس از طلاق از همسرش مستقلا به همراه 6 فرزندش ، تجارت خود در زمينه لباس و صنعت نساجي را توسعه بخشيد و چندي بعد صاحب دو مغازه در شهر اورومچي مركز اويغورستان گرديد.
در سال 1978 با سيديك روزي (صديق) ، مجاهد اويغور كه شخصي عالم و شاعر بود ازدواج كرد. به گفته ي خودش فعاليت سياسي را از 13 سالگي آغاز نمود ولي پس از ازدواج با همسر دومش به شدت تحت تاثير عقايد او قرار گرفته و حيات جديدي براي وي آغاز شد.
حاصل ازدواج دومش 3 فرزند بود ، همچنين 2 كودك ديگر را نيز به فرزندي گرفت.
در سال 1985 محدوده تجارت وي بسيار گسترده شد ، در كار و تجارت بسيار پيشرفت كرد ، با گسترش كارو تجارتش تعداد زيادي از مردم اويغور را در تشكيلات كاري اش مشغول به كار كرد و همچنين باعث افزايش سواد و آگاهي آنان شد.
ربيعه قدير از سال 1990 فعاليت سياسي خود را علني نمود. او براي زنان اويغور مراكز كار تشكيل داد تا روي پاي خود بايستند ، در اورومچي بازارهايي تحت عنوان "مركز ربيعه" تاسيس كرد كه توسط زنان اويغور اداره مي شد. همچنين در زمان وقوع بلاياي طبيعي ، پيش از كمك رساني دولت ، كاميون هاي مملو از كمك هاي خود را روانه منطقه مي كرد.
در سال 1992 رئيس اتاق بازرگاني "شين جيانگ" و عضو "كنگره ملي خلق" گرديد. در ادامه فعاليت هاي خود حامي سرسخت حقوق زنان شد و در سال 1995 به عنوان نماينده چين در "كنفرانس جهاني زنان" سازمان ملل متحد شركت و سخنراني نمود.
 در سال 1997 در راستاي فعاليت هاي خود در زمينه تجارت و حقوق زنان ، براي ارتقاع حقوق زنان و بهبود وضعيت اقتصادي زنان اويغور "جنبش هزار مادر" را تاسيس نمود.
فعاليت هاي مثبت وي و پيشرفت روزافزون او باعث گرديد از طرف حكومت چين به عنوان شهروند نمونه انتخاب گردد.
همچنين در سال 1997 در يك سخنراني كنگره خلق چين از سياست هاي اتنيكي دولت چين در استان سين كيانگ به شدت انتفاد نمود كه باعث اخراج وي از كنگره خلق و محروميت از تمامي مناصب دولتي گرديد.
با پيشرفت روزافزون در كار و تجارت ، او به پنجمين شخص پولدار چين تبديل گرديد و القاب "زن ميليونر" و "ميليونر سين كيانگ" را از آن خود نمود.
آگوست 1999 دولت چين او را كه ميخواست با نماينده كنگره آمريكا ديدار كند دستگير نمود و به دليل عدم محكوم نمودن اظهارات شوهر تبعيدي اش و شهادت به كشتار مردم در شهر قولجا در سال 1997 به اتهام افشاي اطلاعات محرمانه و جاسوسي به 8 سال زندان محكوم گرديد و طي دوران حبس دولت مركزي تمام اموال و دارايي ميلياردي او را ضبط نمود. پس از اين جريان تصاويرش به صفحه اول روزنامه هايي همچون وال استريت ژورنال ، واشنگتن پست ، نيويورك تايمز و ... راه يافت. رفتار خوب و شايسته او در زندان بسيار مورد توجه بود. سرانجام با افزايش فشارهاي بين المللي در سال 2005 آزاد گرديد.
پس از آزادي با خروج از چين به همسر تبعيدي خود پيوست و هم اكنون در واشنگتن ايالات متحده ساكن است. با اين وجود او خود را فرزند واقعي اويغور مي داند واز قبول هر شهروندي و تابعيت ديگري جز اويغوري امتناع ميكند.
ربيعه قدير در سال ۲۰۰۴ به خاطر فعاليت در زمينه حقوق بشر جايزه بنياد حقوق بشر رافتو نروژ (Thorolf Rafto Memorial Prize) را دريافت نمود. همچنين در نوامبر 2006 به عنوان رئييس كنگره جهاني اويغور (نهاد بين المللي مدافع حقوق اويغورها  - WUC) واقع در مونيخ آلمان انتخاب گرديد.
در سال 2007 كتابي تحت عنوان "ايده آليست بزرگ" (Die Himmelsstürmerin) در مورد زندگي و مديريت و او توسط  نويسنده آلماني ، الكساندرا كاوليس نوشته شد.
او بارها در مصاحبه هاي خود بر روند صلح آميز فعاليت ها و مبارزات تشكيلات هاي اويغور تاكيد كرده و صداي حق خواهي ملت اويغور را به گوش جهانيان رسانده است.
در درگيري هايي كه سال 2009 به دليل كشته شدن 2 شهروند اويغور بين حكومت چين و ملت اويغور صورت گرفت ، از كشته شدن بيش از 1000 اويغور توسط حكومت چين خبر داد و البته علي رغم تاكيد بر فعاليت مسالمت آميز و صلح جويانه وي ، دولت چين او را به دامن زدن به اين درگيري ها متهم مي سازد.
او در حال حاضر بزرگترين رهبر توركان مسلمان اويغور به شمار مي رود و علاوه بر رياست كنگره اويغورهاي جهان ، رياست انجمن اويغور-آمريكا رانيز بر عهده دارد.
خانم قدير در واشنگتن يك خيابان بالاتر از كاخ سفيد ، در طبقه ي دوم يك ساختمان 13 طبقه ساكن است و براي امور خود دو مترجم دارد.
از مجموع 11 فرزندش ، عالم (34) و آبليكيم (37) هنوز در چين زنداني هستند. عبدالقادر (49) ديگر فرزندش در چين به تجارت مشغول است. ديگر فرزندانش كه در چين هستند يعني روشن (42) و عادل (38) معلم فيزيك و كارمند بانك هستند. همچنين 5 فرزند ديگرش در ايالات متحده بسر ميبرند كه مصطفي (29) دانشجوي پزشكي ، ككينوس (23) دانشجوي فلسفه ، عاليده (31) دانشجوي معماري و راحله (40) نيز مدير يك نشريه است. دختر ديگرش خان زهره (32) نيز بيكار است. يك فرزند ديگرش نيز در استراليا ساكن است.
اينها خلاصه اي از زندگي پر فراز و نشيب بانوييست كه القاب و عناوين "مادر اويغور" ، "زن ميليونر" ، "ميليونر اويغورستان" و "رهبر اويغور" را از آن خود كرد. بديهي است كه نميتوان 66 سال زندگي دراماتيك و تلاشهاي بي پايان او را در نوشته اي كوتاه منعكس نمود ، ولي براي شناخت عظمت اين بانوي تورك كفايت ميكند.
آنچه در مورد ربيعه قدير مورد توجه است ايمان اوست ؛ او به هدفش ايمان دارد ، به توانايي خود و مردم اويغور نيز ايمان دارد.
همين ايمان اوست كه از او زني باصلابت و خستگي ناپذير ميسازد و او را به درجات عالي ميرساند.
عقايد و اهدافش  نه در شعار ها و گزافه گويي ها ، بلكه در اعمالش تجلي مي يابد ، عمل او مساوي با عقيده و هدف اوست ! وقتي چيزي را بخواهد ، خواهد شد ، هيچ شك و ترديدي به هدفش ندارد و به توانايي هايش ايمان دارد ، همين باعث ميشود كه دختر يك خانواده فقير تبديل به پنجمين شخص پولدار كشور يك ميليارد و سيصد ميليون نفري چين گردد. براي هدفش برنامه دارد و بي وقفه و مصمم تلاش ميكند. پشت اين چهره مهربان و لبخند هميشگي روحي مصمم و با صلابت دارد.
ملت تورك اويغور براي او همه چيز است و حاضر است براي ملت خود و اويغورستان جانش را فدا كند. در جواب اينكه چقدر از آن ثروت ميلياردي برايش باقي مانده ؟! محكم ميگويد : هيچ ! يعني اينكه برايش مهم نيست و در راه آرمان هاي ملت اويغور حاضر است هستي اش را بدهد و در جواب اتهام دولت چين مبني بر جاسوسي براي آمريكا ميگويد: براي رهايي ملت اويغور مي جنگم. به دنبال چيز ديگري نيستم!
مساله بسيار مورد توجه در مورد ربيعه ، اعتقادش به توانايي زنان و تلاش براي احقاق حقوق آنان است ؛ تبعيض ، فقر ، ظلم و عقايد مسموم نتوانسته او را از اين حقيقت كه "زن مي تواند" دور كند. اهميت دادن او به زنان و اعتقاد به توانايي آنان در تمام عمر مبارزاتي ربيعه هويداست و صد البته خود نيز نمونه درخشان يك زن موفق است. زني كه در ميان ظلم و تبعيض و مشكلات سر فرود نمي آورد و محكم و استوار به جلو حركت ميكند و در نهايت ، ميان حيرت همگان به مراتب عالي رسيده و جهانيان را به تحسين وا مي دارد.
او مصمم است كه افكار مسموم را از جامعه بزدايد و زنان اويغور باور كنند كه ميتوانند. چه در فعاليت هاي تجاري ، چه در مبارزات سياسي و چه در زندان از اين مهم دست برنميدارد ، او زنان اويغور را در تشكيلات خود بكار ميگيرد ، بازارها و تجارتخانه هايي تاسيس ميكند تا آنان اداره كنند و جنبش "هزار مادر" را تاسيس ميكند تا زنان اويغور روي پاي خود بايستند و از همه مهمترسطح آگاهي و سواد آنان را بالا مي برد تا خود و توانايي هايشان را بهتر بشناسند.
حال او در آمريكاست و از آنجا رهبري ملت اويغور را بر عهده دارد و صداي دادخواهي آنان را به گوش جهانيان ميرساند. با اينكه 66 سال دارد بسيار فعال است و محكمتر از هميشه راهش را ادامه ميدهد و باور دارد كه چه ملت اويغور و چه هر ملت تحت ستم ديگري با تلاش و استقامت با آرمان هايش ميرسد. بي شك اين بانوي فعال ، تلاشگر و با روحيه ملي را ميتوان بانوي اول جهان تورك ناميد !


29 جولاي 2013 - اورمو

            


یارپاقلار : 1


Powerd By : ARZUBLOG.COM Theme Designer : Blogskin.ir